درآمدي از اشعار حافظ

به دنياي من خوش آمدي

یکشنبه ۲۳ شهریور ۰۴

درآمدي از اشعار حافظ

تفسيرات و درآمد هاي زيادي از اشعار حافظ وجود دارم و مفسران زيادي شعرهاي او را بازبيني كرده ايند اما هنوز چه كسي ميداند وقتي وي از عشق و مستي صحبت ميكند مقصودش شوق و مستي اهل راز است يا شراب و شاهد شيراز؟ در شعر او همه چيز رنگ ابهام دارد و رنگ اسرار. اما تا وقتي كه او را جز در اين غزل‌ها نمي‌توان جست، در شناخت او اين نقطه استفهام باقي خواهد بود.

 

اگر نه باده غم دل ز ياد ما ببرد          نهيب حادثه بنياد ما ز جا ببرد

اگر نه عقل به مستي فروكشد لنگر      چگونه كشتي از اين ورطه بلا ببرد

 

مثلا اين دو بيت از بيانات حافظ بيانگر ديدگاه عوام مبني بر پيوستگي شراب با خرد و غمزدايي است. همانطور كه از اين شعر پيداست حافظ قصد كاهيدن بار غم و اندوه دل را دارد. در واقع او مستي را يگانه راه رهيدن از دامان پر مهيب روزگار مي داند. چنانچه بانو مهستي در ترانه اي لحظه شيرين مستي از آن ياد ميكند.

در بيت ديگري هم مستي را كيمياي هستي ميداند:

هنگام تنگ دستي در عيش كوش و مستي               كاين كيمياي هستي قارون كند گدا را

بهاءالدين خرمشاهي قرآن پژوه و حافظ شناس معاصر در حافظ نامه خود، در توضيح بيت دوم آورده است: «باده گساري پناه و ملجأ خردمندان است و اگر عقل لنگر يعني متانت خود را به مدد باده حفظ نكند چگونه مي تواند در توفان حوادث از ورطه سختي ها و بدبختي هاي زندگي رهايي يابد.»  

آيا در اينجا حافظ ادعايي خلاف معمول كرده كه به رغم اينكه مستي عقل را زائل ميكند او معتقد است كه باعث خردافزايي ميشود تا جايي كه انسان را به مقام قارون ميرساند.

البته علاوه بر اين نويندگاني درمورد آداب و رسوم ايرانيان قديم متوني نوشته اند كه كما بيش به اين نوشيني اشاراتي داشته اند.

مي آرد شرف مردي پديد                      آزاده نژاد از درم خريد

مي آزاده پديد آرد از بداصل                  فراوان هنرست اندرين نبيد

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.